خاطرات یک کوهنورد

گزارش های کوهنوردی حسین معینی فر

تبلیغات تبلیغات

زندگی رخ نشان میدهد . داستان دور شدن از ورزش سال های ۱۴۰۲ تا ۱۴۰۴

پاییز1402 توی دوره دیواره نوردی افتادم. داشتم با تالون صعود میکردم و استاد اجازه استفاده از طناب حمایت از بالا رو نداد و مسیر 2 تا میانی طبیعی داشت، پاندول شدم و 2 تا از انگشت هام شکست تنهایی تا تهران رانندگی کردم، عمل کردم و پین گذاشتم و تا آخر سال درگیر فیزیوتراپی بودم تا دستم مشت بشه داشتم کم کم برمیگشتم به تمرین دویدن رو جدی توی زمستون 1402 شروع کردم 5 کیلومتر رو 23 دقیقه با پیس :4:37 رفتم بهار رفتم که توچال رو 3:30 ساعته صعود که کشیدگی شدید مینیست و
ادامه مطلب

دماوند شمالی به جنوبی - ۲۶ و ۲۷ تیر ۱۴۰۴

ساعت 5 راه افتادیم و رفتیم پلور و ماشین هارو پارک کردی ماز اونجا 2 تا ماشین شدیم و رفتیم تا ناندل – سنگ بزرگ و از پای کار استارت زدیم طرفای ساعت 10 و نیم بود یه استراحت کوتاه توی جانپناه 4000 داشتیم و نهایتا بعد از 6 ساعت و نیم رسیدیم جانپناه 5000 یکم بیشتر طول کشید، علتش هم این بود که عجله نداشتم، بعلاوه اینکه کوله هامون خیلی سنگین بود. نفری حدود 9 لیتر مایعات داشتیم بعلاوه وسایل شبمانی و پوشاک و تجهیزات فردا صبحش ساعت 5 و نیم استارت زدیم شیب زیادی داشت.
ادامه مطلب

وبلاگ های پیشنهادی

جستجو در وبلاگ ها